دکتر سید علیرضا مرندی، رئیس فرهنگستان علوم پزشکی کشور راهکارهای افزایش نرخ باروری را از دیدگاه نخبگان این فرهنگستان و پس از انجام نشستها و تحقیقات فراوان، به مسئولین ذیربط اعلام نمود.
متن این نامه به این شرح است :
حضرت حجت الاسلام والمسلمين جناب آقاي دكتر حسن روحاني
رياست محترم جمهوري اسلامي ايران
برادر ارجمند حضرت آيت ... دكتر سيد ابراهيم رئيسي
رياست محترم قوه قضاييه
برادر ارجمند جناب آقاي دكتر محمدباقر قاليباف
رياست محترم مجلس شوراي اسلامي
برادر ارجمند جناب آقاي دكتر سعيد نمكي
وزير محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشكي
سلام عليكم
با احترام، با عنايت به اهميت مسئله جمعيت و تأکيد مقام معظم رهبري در اين خصوص؛ فرهنگستان علوم پزشکي طي دو سال اخير با برگزاري جلسات متعدد با نهادهاي مختلف کشوري و بررسيهاي کارشناسي به اين نتيجه رسيده است که اجراي برخي برنامهها و اصلاح تعدادي از دستورالعملها ازجمله مؤثرترين فعاليتها براي افزايش نرخ باروري است. اين موارد به شرح زير به استحضار ميرسد:
1- بسته فرهنگي- مذهبي و تغيير سبک زندگي؛ استمرار اثربخشي اجراي برنامههاي افزايش جمعيت نيازمند طراحي و اجراي بسته فرهنگي- مذهبي و ترويج سبک زندگي ايراني- اسلامي ميباشد. لازم است در اين بسته، ازدواج در سن مناسب، استحكام خانواده، تشويق به فرزند آوري، کاهش فاصله تولد اولين فرزند با ازدواج و موضوع سقطجنين مدنظر قرار گيرد؛ بنابراين ضروري است از ظرفيت رسانهاي کشور بهخصوص رسانه ملي با تهيه و پخش پرتعداد آگهي، فيلم، سريال، مستند، خبر و همچنين فعاليتهاي هدفمند در رسانههاي مجازي استفاده شود. بهعلاوه قرار دادن موضوعِ جمعيت در زمره مباحث اصلي دانشگاهها، حوزهها و ساير مراکز علمي و تبليغي مانند منابر و هيئت هاي مذهبي ميتواند مثمرثمر واقع شود. بهمنظور موفقيت در ثمر دهي بسته مذکور، علاوه بر ايجاد اجماع نخبگاني بهخصوص در ميان متخصصين حوزه سلامت توسط وزارت بهداشت، لازم است تمام نهادهاي حاکميتي بهويژه شوراي عالي انقلاب فرهنگي، سازمان تبليغات اسلامي، سازمان صداوسيما و امثالهم نيز از تمام امکانات خود در اين راستا استفاده نمايند.
2- تعيين يک متولي مشخص؛ با توجه به فقدان متولي معين و پراکندگي نهادهاي تصميم گير و موازي کاري در سياست هاي جمعيتي، ضروري است مجلس شوراي اسلامي زمينه لازم براي تفويض اختيارات به يک نهاد مشخص جهت پيگيري موضوع در وزارتخانه ها و نهادهاي مختلف کشوري و انتشار گزارش ادواري را فراهم نمايد.
3- ساماندهي وضعيت سقطجنين و غربالگريهاي زمان بارداري؛ به نقل از برخي مسئولان وزارت بهداشت در ايران، سالانه بيش از 300 هزار سقطجنين به خواست والدين و اغلب با عامليت يک نفر آشنا به امور درماني اعم از پزشک، ماما، بهورز و فروشندگان دارو اتفاق ميافتد که قاطبه اين جنينها مشروع هستند. احياء و تقويت نقش نظارتي وزارت بهداشت، سازمان نظام پزشكي و نظام مامايي با کمک، همراهي و هماهنگي کامل قوه محترم قضائيه ازجمله با تقويت قوانين و تدوين آييننامه اجرايي مشخص براي برخورد جدي، قاطع و مستمر با عاملان سقط جنايي جنين، باعث کاهش آمار آن خواهد شد.
4- حذف رويکرد عقيمسازي رايگان زنان) توبکتومي(؛ در حال حاضر زناني که واجد شرايط اعلامي از سوي وزارت بهداشت ميباشند، بهصورت رايگان و با بودجه دولتي تحت عمل جراحي عقيمسازي قرار ميگيرند، که رايگان بودن عمل و پرداخت هزينه آن از سوي دولت جاي سؤال دارد. به نظر ميرسد، در شرايط اضطراري و با رعايت دستورالعملهاي اعلامي، براي حفظ جان شخص، اين عمل نيز مانند ساير جراحيهاي حياتي ديگر ميتواند بهصورت آزاد يا با استفاده از بيمه و يا مددكاري اجتماعي انجام شود. منابع آزادشده از محل حذف عقيمسازي رايگان را ميتوان در جهت برنامههاي افزايش جمعيت صرف کرد.
5- تغيير رويکرد در سقف فرزند آوري و انجام عمل سزارين؛ در سيستم درماني کشور، تشويق سزارين بهوضوح ديده ميشود که اين امر دلايل مختلف دارد و بايد بهطور جد و هوشمندانه از آن جلوگيري شود. همچنين لازم است علاوه بر تشويق به ازدواج جوانان و بارداري در سالهاي ابتدايي پس از ازدواج، با توجه به بهبود شرايط مراقبتي و ارتقا تخصصهاي موردنياز، سيستم بهداشتي کشور بارداري بالاي 35 سال را مورد مذمت قرار ندهد.
شايانذکر است هرساله در کشورهايي مانند امريکا و کانادا آمار بارداري 35 تا 45 سال، نسبت به قبل بيشتر شده است.
6- مشوقهاي اقتصادي؛ اعطاي مشوقهاي اقتصادي جهت فرزند آوري و حذف موارد ضد انگيزشي، رويکردي است که حتماً بايد مدنظر قرار گيرد. ارائه مشوقهاي مختلف اقتصادي و مالي براي داشتن حداقل 3 فرزند (با توجه به سطح نرخ جانشيني در ايران)، گامي بزرگ و مهم در جهت اجراي سياستهاي کلي جمعيت خواهد بود که تدابير و اقدامات جدي سه قوه و ساير نهادها را ميطلبد. هماکنون ارائه انواع مشوقهاي مالي براي ازدواج، فرزند آوري و کمکهزينه
فرزند پروري در بسياري از کشورها مرسوم است و در اين ميان کمکهزينه ماهانه فرزند پروري از اقدامات پرتکرار ترويجي براي افزايش جمعيت ميباشد.
7- محدود کردن ارائه اقلام رايگان ممانعت از بارداري مگر در موارد بسيار پرخطر؛ پيشنهاد ميگردد منبع مالي تأمين و توزيع رايگان اين اقلام به ميزان بسيار زيادي کاهش يابد و فقط به آن دسته از افرادي که سلامت جسمي، رواني، اجتماعي و معنوي آنها را به خطر ميافتد، محدود گردد.
8- اختصاص ضريب در کارانه مراقبين سلامت؛ پيشنهاد ميشود به كاركنان حوزه بهداشت دانشگاههاي علوم پزشكي بهويژه بهورزان و مراقبين سلامت كه در بين خانوادهها و جمعيت تحت پوشش آنان، نرخ ازدواج و فرزند آوري، برجسته و در جهت ارتقاء باشد، كارانه پرداخت گردد (همچنان كه تا مدتها بهورزان براي اقدامات ذيل برنامه تنظيم خانواده پاداش/ كارانه دريافت ميكردند).
9- افزايش کيفيت مدارس دولتي؛ ازجمله مهمترين و بزرگترين دغدغههاي پيش روي قشر متوسط جامعه، از يک سو تربيت فرزندان با تحصيلات عالي و از سوي ديگر، هزينه تحصيل در مدارس غيردولتي است. افزايش کيفيت مدارس دولتي بهخصوص در دوره پيشدبستاني و دبستان باعث کاهش معنيدار هزينه فرزند پروري و رفع نگراني اين گروه و درنتيجه افزايش مواليد خواهد شد. ليکن عليرغم تأکيدات مقام معظم رهبري و مسلمات علمي، همچنان برخي اشخاص در بخشهاي مختلف حاکميتي به آموزشوپرورش، نگاهِ هزينهاي دارند نه سرمايهگذاري، و اصرار ميورزند که وظايف دولت در اين بخش به طرق مختلف به بخش خصوصي سپرده شود. با توجه به تعداد مواليد سالانه، تلاش در جهت کاهش تدريجي مدارس غيرانتفاعي حداقل براي دوره دبستان و رايگان كردن پيشدبستاني، پيشنهاد ميگردد.
10- تشويق ويژه مادران متولد دهه شصت بهعنوان يک اقدام فوري و ضروري؛ آخرين نکته آنکه، با توجه به تبليغ فراوان و نهادينه شدن سن 35 سالگي بهعنوان حداکثر سن فرزند آوري مادران در اذهان، از سال 1395 با 35 ساله شدن اولين گروه از متولدين دهه شصت، تعداد مواليدِ ساليانه، سير نزولي پيداکرده است و در 2 سال آينده توده جمعيت زنان مولد کشور يعني زنان متولد دهه شصت، وارد 40 سالگي خواهند شد و بهسرعت ظرف چند سال از سن بهينه فرزند آوري عبور خواهند کرد. با توجه به عدم تناسب ميزان تولد نوزادان در اين گروه سني با جمعيت بيش از 8 ميليون نفري آنان، در صورت عدمتغيير روند در دو سال حياتي پيش رو، وضعيت جمعيتي کشور قطعاً در آينده نزديک دچار چالش جدي خواهد شد؛ بنابراين ترغيب خانوادهها در گروه سني مزبور براي فرزند آوري به روشهاي مختلف حتي مشوقهاي مالي، ضروري و حياتي به نظر ميرسد؛ با توجه به حاکميتي بودن موضوع جمعيت و فوريت آن و حساسيت ويژه گروه سني مذکور، ضروري است از تمام ظرفيت هاي کشور در تشويق و حمايتهاي لازم براي فرزند آوري مادران دهه شصت استفاده گردد.
11- رصد پيوسته شاخصهاي مهم جمعيتي؛ از قبيل نرخ ازدواج، نرخ طلاق، ميانگين فاصله ازدواج تا اولين حاملگي و بالاخره نرخ باروري در گروههاي سني مختلف ميتواند برنامهها را هدفمند سازد.
12- ايجاد اشتغال؛ براي جوانان در روستاها و شهرهاي كوچك سبب كاهش مهاجرت جوانان و بهخصوص جوانان تحصيلكرده به شهرهاي بزرگتر ميشود.
اميد است راهکارهاي فوق به ارتقاء سياستهاي جمعيتي کشور و پويايي و بالندگي جمعيت در جمهوري اسلامي ايران کمک شاياني نمايد. از خداوند متعال سلامتي و توفيق براي حضرتعالي و همکاران محترمتان را مسئلت مينمايم.